ایمان یعنی اطمینان داشتن به اینکه آنچه امید داریم، واقع خاهد شد ، ایمان یعنی یقین داشتن به آنچه اعتقاد داریم ، هر چند قادر به دیدنش نمیباشیم .
با ایمان به وجود خداست که میدانیم زمین و آسمان و در حقیقت همه چیز بدستور خدا ساخته شده اند ، و همه اینها از چیزهای نادیدنی به وجود آمده اند .
از راه ایمان بود که هابیل دستور خدا را اطاعت کرد و هدیه ای به خدا تقدیم نمود که بیشتر از هدیه قاعن سبب رضایت او گردید.
خنوخ نیز به خدا ایمان داشت . به همین جهت ، بدون اینکه طعم مرگ را بچشد ، خدا او را به نزد خود برد. او ناگهان ناپدید شد ، زیرا خداوند او را از این جهان به عالم دیگر منتقل ساخت.
نوح یکی دیگر از کسانی است که به خدا ایمان داشت . وقتی خدا به او فرمود که سرنوشت هولناکی در انتظار مردم بی ایمان است ، او سخن خدا را باور کرد با اینکه هنوز نشانه ای از طوفان نبود.
ابراهیم ایمان داشت که حتی اگر اسحاق بمیرد، خدا قادر است او را زنده سازد .
در اثر ایمان بود که اسحاق می دانست خدا در آینده دو پسرش یعقوب و عیسو را برکت خواهد داد.
در اثر ایمان بود که یوسف پیش از وفات خود ، با اطمینان اعلام کرد که روزی خدا قوم اسرائيل را از سرزمین مصر بیرون خاهد برد.
در اثر ایمان بود که موسی ، وقتی بزرگ ، نخاست در کاخ فرعون بماند و نوه او نامیده شود.
در اثر ایمان بود که حصار شهر اریحا ، پس از آنکه قوم اسرائيل بدستور خدا هفت روز آن را دور زدند ، فرو ریخت .
دیگر چه نمونه ای بیاورم ؟ زیرا وقت مجال نمیدهد که از ایمان جدعون ،باراق ، سامسون ، یفتاح، داوود ، سموئل و انبیای دیگر نیز سخن گویم .زنان به نیروی ایمان ، عزیزان از دست رفته خود را زنده در آغوش کشیدند .
اما عده دیگر از مؤمنين نیز بودند که تا سر حد مرگ شکنجه و آزار دیدند و ترجیح دادند بمیرند تا اینکه به خدا خیانت ورزند و آزاد شوند.
زیرا ایمان داشتند که پس از مرگ، آزادی واقعی و جاودانی نصیبشان خواهد شد. آمین
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر