همه ما میدانیم که خدا به نوعی ما را برکت میدهد. همگی ما از نعمتِ حیات برخورداریم و میتوانیم آزادانه تنفس کنیم. همه ما از آفتاب و بارانی که خدا بر جمیع آدمیان میفرستد بهره میبریم. در عین حال، همه ما خواهان چیزی بیش از این برکات هستیم. میخواهیم خدا در تک تک مسائل زندگی مان ما را برکت دهد. میخواهیم برکات خدا همیشه بر سرمان باشد و خدا کاری کند که زندگی همواره به کام مان شیرین باشد و هیچ مشکلی نداشته باشیم. اغلب اوقات وقتی مردم برای اولین بار پیغام نجات را می شنوند، کسی که این پیغام را با آنها در میان می گذارد به آنان می گوید که اگر قلب خود را به خداوند بسپارند، خدا برکات خود را بر آنها جاری خواهد کرد. واقعیت این است که خدا هر قدر هم که ما را برکت دهد، باز اغلب نومید می شویم و احساس می کنیم که او آن طور که انتظار داشته ایم ما را برکت نداده است.
در اینکه خدا می خواهد ما را برکت دهد شکی نیست، اما اغلبِ اوقات خود را با این پرسش مواجه میبینیم که: «پس چرا خدا مرا برکت نمیدهد؟» به مشکلات خود نگاه میکنیم یا میبینیم به بنبست رسیدهایم، و حیران میمانیم که چرا خدا ظاهراً هیچگاه به فریادمان نمیرسد. ما هیچ وقت نباید در این که خدا میخواهد ما را برکت دهد شک کنیم زيرا خداوند ميداند كجا و چه وقت ما را بركت دهد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر